این با فقط برای تو......مینویسم............. وبلاگ دنیا همدم تنهای من
نویسنده : سروش - ساعت 11:30 روز دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:,

 اولین


مهربانا

نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمی کند!

لحظه هایی هستند که هرگز تکرار نمی شوند!

آدمهایی هستند که مهربانی نگاهشان در چشم هیچ انسانی پیدا نیست،

زمانی نبودشان را حس می کنیم که خیلی وقت است ترکمان کرده اند....


دلتنگیم برایت به اندازه مادریست که آخرین سرباز برگشته از جنگ پسرش نبود.............


قفسم را نشکن!!!

قفسم را نشکن!!!

تو نکن آزادم.. گر رهایم سازی بخدا خواهم مرد...

من به زنجیر تو عادت کردم...سالها در پی این فکر

که در قلب توام با تو احساس سعادت کردم..

به خدا خوشبختم...

تو محبت کن و بگذار اگر عمری هست من بمانم چو اسیری به حریم قفست


بعضی وقت ها باید تو دعوا فقط سکوت کنی...

آروم بشینی و بهش نگاه کنی

به فحش هاش گوش بدی و بذاری بهونه گیری هاشو بکنه!

بعد که ساکت شد, محکم بغلش کنی و در گوشش بگی:

با من نجنگ ! من عاشقتم ...


خدایا

خدایااااااااااااااااااا

خیلی مهربونی

ممنونم ازت خداجون

دانلود دموی آلبوم جدید محسن یگانه با نام حباب

اینجا دانلود کنید

: دانلود آلبوم حباب محسن یگانه, آهنگ جدید محسن یگانه, آلبوم حباب, آلبوم جدید محسن یگانه, دموی آلبوم جدید محسن یگانه


ترخیص

در پادگان وجودت

هر شب،

پست می دهم

برای چشم های زیبایت،

هر اضافه خدمت مرا

به دست هایت نزدیک می کند،

تا آخرین نفس

ترخیص عشقت نمی شوم.


(شبی از شبهای سربازی من)


چه کسی؟؟؟؟

چــه کسـی میــ گویـد دوری ســـردی مــیـ آورد ؟

وقتــی کـه هنــوز بـا یـادت ،

بنـد بنـد وجــودم گــرم مــی شود


میخواهم....

میخواهم برگردم به روزهای کودکی ........

آن زمان ها که "پدر" تنها قهرمان بود ........

عشق , تنها در آغوش "مادر" خلاصه میشد ......

بالا ترین نقطه ی زمین شانه های "پدر" بود .......

بدترین دشمنانم , "خواهر و برادران" خودم بودند .......

تنها دردم , زانو های زخمی "خودم" بود .......

و تنها چیزی که میشکست , "اسباب بازی هایم" بود.....!!


میخواهم برگردم به روزهای کودکی


روزگار بهتری از راه می رسد

روزگار بهتری از راه می رسد

کسی نگفته است که زندگی کار ساده ایست،گاهی بسیار سخت و ناخوشایند می نماید.

اما با تمام فراز و فرودهایش، زندگی ...از ما انسانی بهتر و نیرومند تر می سازد.

حتی اگر در لحظه حقیقت آن را در نیابیم.

به یاد آر ...

که در آزردگی، رنج از خود دور داری،و در دلتنگی، بگذاری اشکهایت جاری شوند،

و در خشم خود را رها سازی،و در ناکامی بر خود چیره شوی،تا می توانی یار خود باش.

می توانی بهترین دوست خود باشی،اما به هنگام آشفتگی مرا خبر کن!

می کوشم، بدانم چه وقت باید در کنارت باشم.اما گاه ممکن نیست، پس خبرم کن.

عشق بالاترین هدیه ای است که می توانیم به یکدیگر بدهیم.و ایثار یکی از بزرگترین لذت هایی است که به ما ارزانی شده.

من اینجایم هر زمان و همیشه،تا هر آنچه دارم به تو هدیه دهم

, روزگار بهتر,

|


زلزله

نقل از پروفایل فیس بوک یکی از کاربران داوطلب حاضر در منطقه زلزله زده :

تازه از راه رسیدم و باید دوباره برگردم. فقط حرفی راه گلویم را بسته، می گویم و می روم:

دلم می خواهد فریاد بزنم وقتی در یکی از روستاهای

کاملا تخریب شده، مرد روستایی به من می گوید بمانید و یک استکان چایی را مهمان ما باشید.

هنوز در بدنمان جان داریم که مهمان نوازی کنیم...


زلزله آذربایجان

خدایا
کمی آرام تر...
نیازی به زمین لرزه نیست
کاخ آرزوهای این مردم با تلنگری هم فرو خواهد ریخت .....
تنم لرزید ...وطنم لرزید

شهری بدون خانه ...
خانه ای بدون پدر و ایرانی بی هم وطن شد
زجه های مادرانی فرزند از دست داده ..ناله های کودکانی بی پناه ...۲۱
مرداد اشک آذر بایجان چکید .. و دیگر هیچ
دستهایی که خود دانه ی عشق میکاشت و درو می کرد
امروز در میان آوار خانه اش کاشته شد .. و سری که بدور از سیاست قدرت طلبی ها فقط در اندیشه ی تولید بود امروز بر بالش همان خاک نهاده شد 
حتمن فردا بر پای منابر خواهید شنید که راوی خواهد گفت:
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است ، سیل و زلزله از معصیت مردم .


زلزله اهر, زلزله ورزقان, زلزله


ناب

بـــــا من بمـــان کـــــه ماندنـــت

نـــاب تــرین حسِ مانـدگــــارِ ایـــن روزهـــــای من اســت


الهی

الهی!

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.

در اگر باز نگردد نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی.

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...

من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم

نکند فرق به حالم

چه برانی

چه بخوانی

چه به اوجم برسانی

چه به خاکم بکشانی

نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی...................


هرگز

هرگز فراموش نخواهم کرد

که برای داشتن تو دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت...


تمام تو مال من

شب آرزوها

آرزو کردم بودن های تو را

دوستت دارم بدان

زمزمه ایست بر لبم واژه های تو را

بوس

بوس دارم بوسه های تو را

دوست

دوست دارم خیال داشتن تو را

 

 

 

دلم هوای آغوشت را دارد 

هوای شبی سرد در آغوش زنانه ات 

هوای نوازشهای بی پایان و زمزمه های عاشقانه ام

 

بگو تمام تو مال من است


آغوش

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد و بس
باور نمی کنی ؟؟؟
همین لحظه
چشمهایت را ببند ...
خیال مرا در آغوش بکش ...
ببین لبریز می شوی از عشق ...
از من ...
ببین آغوش من 'فقط' به اندازه تو جا دارد..آغوش من فقط اندازه تو جا دارد و بس
باور نمی کنی ؟؟؟
همین لحظه
چشمهایت را ببند ...
خیال مرا در آغوش بکش ...

weblog.blogsky.com">copyright=new Date();update=copyright.getFullYear();document.write("CopyRight 2008 - " + update + " - Powered and Designed by YOUR Company .Com"); نظرات شما عزیزان:
نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: